حرف دل
گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی
گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی
موضوع: حسابداری زیست محیطی
مقدمـه
هدف از حسابداری زیست محیطی، تهیه اطلاعاتی جهت کمک به مدیران در امر ارزیابی
عملکرد، کنترل، تصمیم گیری و گزارشگری برای یک سازمان یا منطقه می باشد. حسابداری
زیست محیطی بر اساس مفاهیم، معیارها و ارزش های زیست محیطی و اقتصادی بنا شده
است.برای دستیابی به این هدف نیاز به تغییری در فرهنگ احساس می شود، که بخشی از این
تغییر از طریق حسابداری وگزارشگری زیست محیطی حاصل می شود.حسابداری زیست محیطی،
اطلاعاتی را فراهم میکند که در امر ارزیابی، عملکرد، کنترل، تصمیم گیری وگزارشگری
به مدیران کمک می کند. حسابداری زیست محیطی براساس مفاهیم اقتصادی و زیست محیطی بنا
شده و از آنجایی که ارزش هایی استفاده می کند که از بازار ناشی نمی شوند، استفاده
از آن ، مستلزم ایجاد تغییر در فرهنگ است .حسابداری زیست محیطی، بخشی از این
تغییرات را در سازمان و وسیع تر از آن در جامع ارائه می کند. و با ارائه شناخت
اساسی بیشتر و مشارکت در فعالیتهای کاری روزانه ، به تعیین هدف توسعه مستمر به
عنوان رویکردی خاص کمک می کند.
دو مقوله توسعه پایدار و حفاظت و بهسازی در محیط زیست موضوعاتی اصلی هستند که در
سراسر جهان بر چگونگی رشد اقتصادی ورفاه اجتماعی به منظور فقرزدائی تاثیرمی گذارند
همگام با رشد اقتصادی فشار بر سیستم های طبیعی و منابع کره زمین شدت می گیرد.
واقعیت تاسف بار اینست که اقتصاد به رشد خود ادامه می دهد ! اما محیط زیست که
اقتصاد به آن وابسته است رشد نمی کند. اگرچه نمایه های اقتصادی از قبیل سرمایه
گزاری، تولید وتجارت همه وهمه مثبت نشان می دهند، اما نمایه های اقتصادی اساسی
شرایط زیست محیطی هر روز منفی تر می شوند.مثلا جنگلها کوچکتر می شوند، خاکها فرسوده
تر می شوند، دمای هوا افزایش می یابد
همانگونه که رشد مداوم سرطان نهایتاً با از بین بردن میزبانش به انهدام سیستم
حمایتی حیات خویش می انجامد، اقتصاد جهانی نیز بارشد مداومش، میزبانش، محیط زیست را
به آهستگی نابود می کند. درجهان امروز برنامه ریزی اقتصادی درراستای اهداف توسعه،
امریست لازم واجتناب ناپذیر.
امروزه کشورهای پیشرفته محصول برنامه ریزیهای دقیق وصحیح ، وکشورهای جهان سوم محصول
بی برنامگیشان رامی دروند.خوشبختانه درتمام جهان ضرورت حفاظت ازمحیط زیست به صورت
اصلی مسلم وانکار ناپذیر پذیرفته شده است درحال حاضر دومقوله توسعه پایدار وحفاظت
وبهسازی محیط زیست موضوعاتی اصلی هستند که درسراسر جهان برچگونگی رشد اقتصادی ورفاه
اجتماعی به منظور فقرزدائی تاثیر میگذارند. توسعه ای پایدار است که بتواند با حفظ
محیط زیست، رشد اقتصادی کشور را به گونه ای تضمین کند که ضمن افزایش رفاه نسل حاضر
منابع لازم رابرای تامین رفاه نسلهای آینده باقی بگذارد.
پیشینه و جایگاه حسابداری زیست محیطی
حسابداری زیست محیطی برمبنای دانش علمی است.درطی500 سال گذشته که اصول حسابداری
واقتصادی امروزین پایه گزاری می شدند، وجود نداشته است. تفاوت های بین شرایط جدید
وقدیم، ممکن است به عنوان تفاوتهای بین وجود سازمان های منفصل ومرتبط به هم تلقی
شود. درواقع درگذشته ، سازمانها رامستقل از یکدیگر تصور می کردندولی یکی بردیگری و
برمحیط اثرمی گذارد. امروزه می دانیم حد ومرزهای تائین شده برای سازمان های ساخته
دست بشر است واین امکان وجود دارد که هر رویدادی به تنهایی، نتایجی فرای این
محدودیتها داشته باشد، ولی درعلوم زیستی مثل فیزیک کوانتوم، نظریه سیستم
هاوریاضیات، بی نظمی، تعریف شده است توسعه اکثر این تفکرات علمی به قرن20 برمی
گردد. وچنین تفکراتی، اثرات برتجارت واقتصاد می گذارد و در واقع فعالیت های تجاری
اجتماعی و محیطی، این حقیقت را تصدیق می کنند که تصمیم های تجاری اجتماعیس ومحیطی،
این حقیقت راتصدیق می کنند، که تصمیم های تجاری غیراز عواقب سنتی شناخته شده،
پیامدهای دیگری دارد.
اقتصادانها، باطرح سیستم های اقتصادی که مبنای هزینه را گسترش می دهند، به این
شناخت جدید واکنش نشان دادند تاهزینه اجتماعی ومحیطی را مورد توجه قرار داده باشند،
یااقتصاد پولی را با معیارهای رفاه ادغام کرده باشند. همچنین برخی حسابداران نیز از
این شناخت یا علم جدید استقبال کرده واز گزارشگری محیطی، حسابداری مدیریت محیطی،
حسابداری بهای تمام شده کامل و شناسایی مخارج وبدهی های محیطی در گزارش های منتشر
شده توسط شرکتها حمایت کرده اند.
براساس یک طبقه بندی وسیع تر نقطه نظرات اقتصادی وغیر اقتصادی، استقلال شرکتها نیز
باتوجه به اقدامات اجتماعی کاربردی، از جمله حسابرسی اجتماعی، نظریه حقانیت، مشارکت
ذینفعمان واداره امور طبقه بندی می شود.
در امور مالی، سرمایه گزاری اخلاقی به طور موفقیت آمیزی معیارهای اجتماعی، محیطی و
زیست محیطی را درسبد سرمایه گذاری بسیاری از سرمایه گذاران منظور کرده است.
هر چند دربعضی موارد ممکن است تغییرات حاصل ، سطحی وکم اهمیت باشد، یابرای نمونه
؛به روابط عمومی، ارزیابی وکیفیت محصولات محدود شوند، اما وجود تفکرات خلاقانه
واقدامات پیشگام جهت منظور کردن موضوعات زیست محیطی واجتماعی درامور تجاری در برخی
شرکتها، بدین معناست که تغییرات واقعی در حال وقوع است ودامنه وتعدد این تغییرات
با فرهنگ تجاری زیست محیطی جدید در سازمان برابری می کند.
استقرار حسابداری زیست محیطی باتوجه به وجود یک تغییر فرهنگی عمده مشابه در جامعه
بسیار مشکل یاراحتتر خواهد شد. از مدتها قبل چنین نگرشی درخصوص توجه واثرات اجتماعی
وزیست محیطی فعالیتهای تجاری وجود داشته است، امادرعین حال اقتصاد پولی عامل توسعه
جوامع در طی 300سال گذشته بوده است. فرهنگی که موفقیت یاعدم موفقیت خودرا در
اصطلاحات پولی اندازه گیری می کند، شاید نتیجه اجتناب ناپذیر اقتصادهای سودمدار
وجریان نقدی حاصل از مبادلات بازار باشد.
تغییرات پیش گفته که جنبه های اجتماعی وزیست محیطی را به تجارت ووزارتخانه های
دولتی وارد می کند ، ماهیت اصلی اقتصاد پولی وسود مدار را از نظر بیشتر شرکتها
تغییر نداده است .
ممکن است گفته شود که بسیاری از تغییرات بنیادی وفن آوری، با شناخت مناسبی
ازواقعیات همراه است، اما این شناخت فقط توسط افراد خاصی انجام می شود واین مباحث،
نقش مهم ارزشهای رایج وعامه پسند در دمکراسی واقتصادهای بازار آزاد را در نظر نمی
گیرد.
در سطح کلان، به منظور ابراز یک ارزشیابی فرهنگی، به تغییری عمده درارزشهای رایج
وعمومی نیاز است چون همگان باید این ارزشهای فرهنگی را بشناسند.
شواهد ارائه شده توسط ری وآندرسون در زمینه ارزشیابی فرهنگی نشان می دهد نودملیون
نفرازآمریکائیها وپنجاه میلیون نفر ازاروپائیها دارای فرهنگی هستند که نسبتا بهتر
ازمسائل اجتماعی و زیست محیطی متوجه می شوند واین موضوعات را مشتاقانه می پذیرند.
مباحث این مقاله به اندازه کافی به تغییر قابل ملاحظه درفرهنگ وشناخت ماتریالیسم
علمی یا به بیان دقیق تر ماتریالیسم زیست محیطی کمک می کند.
دراین مقاله تغییری درشناخت علمی نشان داده می شود که ناشی ازافزایش دردانش است .
اهمیت این تغییر به اندازه ای مهم است که بین وجود موضوعات مجزا ورویدادهای مرتبط
به هم تمایز قایل می شود.دلیل استفاده از اصطلاح حسابداری زیست محیطی، بیان این است
که اکوسیستمی وجوددارد که محدودیتهای عملی ما در زمینه وابستگی را در مقایسه
بامحدودیتهای عمده امروزی مثل منافع یک شرکت خاص، افراد حرفه ای، تجارت، اقتصاد
یا بازار بیان می کند.
IN THE NAME OF GOD
Reduce unemployment:
Newly in the world and in our country we have inactivity. Some of factories reduce his employees. Factories cannot pay the salary of clerks and want to fire them.
There is some solution to reduce unemployment:
At this time one way to reduce it is to control the import and export. One thing to deduct unemployment is to reduce import and using our products. We can deport the workers that they are from the other countries. An other way to reduce it is to make factories. One thing to deduct it is to fight with contraband. At the end we should explain the problem and solution to people to help the government to control it and we should support the creative persons to make new jobs.
Finish
نگاهی به آسیب شناسی اعتیاد
هدف از ارائه این مقاله ، بالا بردن میزان آگاهی شهروندان به طور منسجم تر و علمی تر در رابطه با اعتیاد، اثرات آن و نحوه درمان آن است ؛ چرا که بر پایه تحقیقات متعددی که صورت گرفته میان افزایش آگاهی و اطلاعات مردم نسبت به این پدیده و ممانعت از مصرف آن و همین طور شرکت فعالانه در فرآیند درمان رابطه مثبت وجود دارد. علاوه بر آن بر پایه نتایج آماری پژوهش های صورت گرفته مشخص شده است که اکثر معتادان نسبت به هیچیک از اثرات این مواد آگاهی نداشته و غالبا اثرات آنها را نیز مثبت ارزیابی کرده اند؛ لذا هدف اصلی ما از ارائه این گونه مقالات بالا بردن سطح علمی شهروندان و آمادگی آنان برای تصمیم گیری بهتر است. چرا که بر پایه نتایج به دست آمده در یکی از پژوهش هایی که اخیرا در کشورمان صورت گرفته ، اکثر پاسخ دهندگان هنگامی که در برابر این گزینه قرار گرفتند که آیا به پیامدهای آن اندیشیده بودید یا خیر، همگی به نوعی این مساله را تایید کرده اما خود و توانایی های خود را بسیار مثبت ارزیابی کرده اند و به واسطه این که با دیگران متفاوت هستند و قابلیت کنترل مصرف شده را دارند، درگیر این مساله شدند و هیچ گاه فکر نمی کردند که پیامدهای ناشی از آن روزی دامنگیر خود آنان نیز بشود. چرا که یکی از ویژگی های این مواد حالت اغواگرانه آن است و اثرات مطلوبی که در ابتدای مصرف اکثر مواد شاهد آن هستیم. اعتیاد بر پایه 3ویژگی تحمل ، محرومیت و اشتیاق قابل تعریف است.
«اعتیاد و یا وابستگی دارویی عبارت است از نوعی مسمومیت مداوم و یا متناوب که براثر مصرف تدریجی برخی از ترکیبات شیمیایی طبیعی و یا مصنوعی در فرد ایجاد شده ، که در نتیجه باعث مشکلات متعدد فردی و اجتماعی می شود و با شاخصه های زیر مشخص می شوند.»
الف - تمایل مفرط یا میل اضطراری برای ادامه مصرف دارو و به دست آوردن آن به هر طریقی که ممکن است.
ب - تمایل به افزایش تدریجی مقدار ماده یا داروی مصرفی که به نام فزون طلبی و یا اشتیاق به مصرف مشهور است.
ج - وابستگی بدنی یا روانی.
با توجه به تعریف ارائه شده تعریف 3 واژه دیگر در رابطه با اعتیاد یا وابستگی دارویی ضروری است.
این 3 واژه عبارتند از: وابستگی ، تحمل و سندرم محرومیت.
وابستگی : وابستگی عبارت است از یک حالت روانی و گاهی جسمی که در نتیجه اثرات متقابل دارو و یا مواد مخدر و موجود زنده بر یکدیگر ایجاد شده و توسط واکنشهای رفتاری و روانی مشخص می شود و از 2بعد قابل بررسی است.
الف - وابستگی جسمانی : تا زمانی که مصرف ماده مخدر ادامه دارد، وابستگی فیزیکی آشکار نمی شود. هنگامی که ماده مربوط برای مدتی به بدن نرسد، علایم آن ظاهر می شود، می تواند گاهی شدید و خطرناک باشد. بروز علایم ترک و یا کمبود رابطه مستقیم با نوع و مقدار مواد و نیز مدت زمان مصرف ماده دارد.
ب - وابستگی روانی : عبارت است از تمایل به مصرف ماده یا چیزی که دارای اثرات لذتبخش بوده و یا تولید رضایت می کند. بسیاری از این وابستگی ها صوری هستند که بعد از قطع عامل یا عوامل رضایت بخش ، هیچ گونه نشانه به خصوصی بروز نمی دهند و یا این که نشانه های بروز یافته ناشی از قطع آنها ضعیف است.
در وابستگی هایی که با حالت اجبار همراه هستند، نشانه های کمبود می تواند بسیار شدید باشد؛ زیرا اغلب این وابستگی ها عاطفی هستند و درمان آنها نیز مشکل است.
تحمل : عبارت است از ظهور مقاومت بدنی یا بافتی در مقابل اثرات یک ماده ، به صورتی که فرد برای ایجاد اثرات قوی اولیه مجبور می شود بتدریج مقادیر بیشتری ماده مصرف کند. سندرم محرومیت : عبارت است از عوارض ناشی از قطع مواد مخدر. به عبارت دیگر سندرم محرومیت در فرد معتاد عبارت است از عوارض و تظاهرات روانی و جسمانی که در موقع نرسیدن مواد مخدر به بدن فرد معتاد و یا در موقع ترک اعتیاد در او ظاهر می شود. قبل از وارد شدن به بحث سبب شناسی اعتیاد، در این خصوص قابل تامل است و آن هم نگاه متخصصان امر به این پدیده است.
در اینجا ما با 3دیدگاه روبه رو هستیم ؛ در دیدگاه اول به اعتیاد به عنوان یک جرم و به معتاد به عنوان یک مجرم نگاه می شود که مستوجب هر نوع عقوبت ، شدت و سختی است.
در دیدگاه دوم ، پدیده اعتیاد به عنوان یک بیماری و معتاد هم به عنوان یک بیمار در نظر گرفته می شود، و اما دیدگاه سوم که یک دیدگاه جامع تر نسبت به دو دیدگاه قبلی است ، به اعتیاد به عنوان یک بیماری که قابلیت جرم زایی را دارد و به معتاد به عنوان بیماری که قابلیت ارتکاب به جرم را داراست نگاه می شود. در رابطه با سبب شناسی اعتیاد و این که چه عوامی باعث تمایل افراد به سمت اعتیاد می شود، نظرات گوناگونی ابراز شده است که در اینجا امکان ارائه آنان به طور کامل امکانپذیر نیست.
جدیدترین دید این است که این پدیده را به عنوان یک پدیده زیستی ، روانی ، اجتماعی و روحانی و یا معنوی معرفی می کند. با این تعریف ، علل گرایش به آن نیز تا حدود زیادی مشخص می شود ، بر پایه نظریات زیست شناختی مشخص شده است که برخی از عوامل ژنتیکی موثر بر اعتیاد هستند. در این خصوص از دیدگاه روان شناسی نیز نظریات مختلفی ارائه شده که ازجمله این نظریات به روان شناسی یادگیری و تاکید آنها بر روی یادگیری و اصول مرتبط با آن برمی گردد؛ یعنی از منظر این محققان مصرف مسکرات و مواد مخدر به مدت کوتاه به سبب احساسات دلپذیری که پدید می آورد، به عنوان یک عامل تقویت کننده مثبت عمل می کند. بنابراین یکی از اصول و قوانین یادگیری یعنی اصل مجاورت فرد مصرف کننده با یادآوری نتایج مثبت از مصرف اولیه ، تمایل دوباره و چند باره به مصرف در وی ایجاد می شود که انتهای آن وابستگی تمام و کمال است.
در رابطه با بعد اجتماعی می بایست به عوامل فرهنگی ، سیاسی ، اقتصادی ، مهاجرت ، جنگ و... اشاره کرد و در رابطه با عامل آخر یعنی بعد روحانی و معنوی قضیه به احساس پوچی و خلاء فرد از تحولات افسار گسیخته ای که در طی این 2سده اخیر با آن روبه رو بودیم و دور شدن انسان از طبیعت اولیه اش از یکسو و از سوی دیگر اضطراب شدید حاصله از این تحولات و عدم توانایی های لازم به جهت همگام شدن با این تحولات بستری مناسب برای گرایش به اعتیاد را در فرد پدیده می آورد. علاوه بر این 4بعد می بایست به خانواده نیز به عنوان یک عامل مهم توجه لازم مبذول شود؛ چرا که خانواده هم می تواند در حیطه عوامل روانشناختی اعتیاد و هم در حیطه عوامل اجتماعی ، به عنوان یک عامل مهم در گرایش به اعتیاد عمل کند. در اینجا مراد علاوه بر شناسایی تغییراتی که در فرد معتاد از نظر ظاهری و جسمی روی می دهد و برای افراد عادی نیز قابل درک است ، شناسایی حرکات و تغییرات نامحسوس و غیرقابل لمس است.
در ابتدای راه ، فرد مصرف کننده مانند گناهکاری است که می ترسد هر لحظه مچ او باز شود؛ لذا فرد بواسطه همین ترس سعی فراوان در عادی جلوه دادن خود دارد، که همین آشفتگی و شتابزدگی در عادی جلوه دادن خود می تواند به عنوان یک پیش آگهی خوب مورد استفاده نزدیکان فرد معتاد قرار گیرد. علاوه بر مورد ذکر شده ، از مهمترین حالات قابل ذکر دیگر در مرحله ابتدایی اعتیاد که می تواند به عنوان زنگ خطری برای نزدیکان فرد معتاد به کار رود، عبارتند از: تغییر رنگ ناگهانی چهره ، خودداری از برخورد مستقیم با اعضای خانواده حتی بچه ها، مشغول کردن خود به اموری که قبلا امکان آن بسیار کم بوده است ، ظاهر شدن مکرر جلوی آینه ، عادی جلوه دادن امور و کمی هم منظم شدن یا منظم تر شدن نسبت به قبل ، مصرف بیشتر سیگار، پر شدن جاسیگاری یا مشاهده ته سیگار بیشتر در محوطه خانه و سطل آشغال یا درون توالت ، اصلاح زود به زود صورت به خاطر شاداب جلوه دادن ، گذشت نسبت به خطای احتمالی همه ، بیرون رفتن از منزل ، نوشیدن بیش از حد آب به خاطر خشک شدن دهان ، شستن پی درپی دست و صورت ، خوش رفتاری بی دلیل ، خواب آلودگی و در بعضی موارد تحرک بیش از حد در فرد دیده می شود. هر چه فرد معتاد در این منجلاب غرقه تر می شود، علایم بیشتری دال بر اعتیاد وی به چشم می خورد و دیگر خود معتاد هم نیز تمایلی به پنهانکاری بویژه نسبت به خانواده اش ندارد. این علایم طیف وسیعی از تغییرات جسمانی ، رفتاری و خلقی و روحی فرد معتاد را دربرمی گیرد که اهم این تغییرات به شرح زیر است.
تغییرات ظاهری مانند؛ لاغرشدن ، تغییر رنگ لبها، کبودی اطراف چشم ، قی کردن مرتب چشمها، ریزشدن چشمها، پف کردن همراه با چروک اطراف چشم ، تغییر رنگ پوست بدن بویژه صورت که به زردی تیره می زند، خمیدگی و... تغییرات رفتاری و روحی شامل ؛ عصبانیت ، کج خلقی ، بی قراری ، از خود راضی شدن ، برخورد تند با خانواده و بی حوصلگی در گذران اوقات با خانواده ، فحاشی و دست بزن بویژه نسبت به همسر و فرزندان ، بی اهمیت بودن نسبت به نظافت شخصی ، به علت شب زنده داری ها بواسطه مصرف مواد و اثرات بعد از مصرف بسیار دیر از خواب برمی خیزند. به همین دلیل از نظر شغلی با مشکل روبه رو خواهند شد، رفت وآمدهای مشکوک ، پرگویی و بیهوده گویی و در بعضی موارد ضد و نقیض گویی ، تغییر در لحن گفتار و صدای آنان (صداها و کلمات را به طور کشیده ادا می کنند)، درونگرا و منزوی می شوند و بیشتر تمایل به تنهایی دارند، مظلوم نمایی با چاشنی از تملق یا بعکس آن.
سعی در توجیه کلیه اعمال خود دارند، معمولا در ملحفه فرد معتاد آثار سوختگی مشاهده می شود و همین طور بر روی انگشتان دست و... در این مرحله تابلو بودن معتاد به تمام معنا رخ می نماید و فلاکت و بدبختی در تمام امور زندگی ، جسم و روان او رسوخ می کند. قامت او کاملا خمیده می شود و در واقع گویی زنده نیست که زندگی کند و چون مرده هم نیست بناچار به حرکت می پردازد. در این مرحله معمولا خانواده از وی قطع امید کرده و وی را به حال خود رها می کنند. علاوه بر موارد ذکر شده ، معمولا در این مرحله معتاد ابایی از اعتراف به اعتیاد خود ندارد و تمام قید و بندهای اخلاقی را به کنار می گذارد. زندگی او تنها در به دست آوردن مواد و مصرف آن و خماری بعد از آن سپری می شود. در این مرحله مصرف تنها بواسطه سرپابودن است و نه لذت یا کسب توان جسمانی بیشتر. زبونی و خواری خود را برای دیگران مطرح می کند، در موقع خماری که اوج بیچارگی اوست به هر کسی و هر چیزی متوسل می شود، متملق و چاپلوس می شود و برای جلب ترحم دیگران خود را به تمارض می زند. به علت تاثیر موادمخدر بر سیستم عصبی اش قادر به تشخیص اعمال خود نیست و به هر کار خلاف و حتی جنایتی دست می زند. آخرین مرحله اعتیاد رها کردن خانه و خانواده است.
نکته حائز اهمیت در رابطه با این گونه معتادان ته خطی فرار از هر گونه اقدام در جهت ترک اعتیاد است و معتادان در این مرحله ، گویی منتظر بارقه ای هستند که آنها را از این فلاکت نجات دهد.
آمار مرگ ومیر بر اساس اعتیاد
این آمار واقعی است /هر 2/5 ثانیه یک نفر در کشور بر اثر اعتیاد می میرد
بر اساس آمارهای منتشره از سوی مطبوعات به نقل از برخی دست اندرکاران امر مواد مخدر، درجامعه کنونی ایران بیش از 2 میلیون نفر معتاد به صورت مشخص وجود دارد و حدود 800 هزار نفر نیز به طور تفننی از این مواد استفاده می کنند از این رو چنین برآورد می شود که حدود 4 درصد مردم کشور به اعتیاد گرایش دارند.
همچنین آمارها نشان می دهد که دو سوم از زندانیان در ایران به دلیل ارتباط با جرایم مربوط به مواد مخدر در زندان هستند و حدود 25 درصد از حوادث رانندگی نیز به دلیل مصرف مواد مخدر است.
با در نظر گرفتن آمار وارقام فوق می توان اذعان داشت که جامعه جوان کشور در حال حاضر به شدت آسیب پذیر است . بسیاری از جرائم خواه یا ناخواه ریشه در اعتیاد دارند.
به نظر دکتر "ویلیام پولین" مدیر انستیتوی جلوگیری از سوء مصرف مواد مخدر در آمریکا ،بیشتر از یک چهارم تلفات در این کشور ناشی از اعتیاد است . طبق گزارش یک نشریه رسمی دولتی به نقل از "پروفسور ادوارد" مدیر واحد مطالعات مواد مخدر در انستیتوی روان پزشکی لندن ، سالانه در انگلستان حدود یکصد هزار نفر به دلیل اعتیاد به نحو غیر طبیعی جان خود را از دست می دهند.تحقیقات در کشور سوئیس نیز نشان می دهد که اعتیاد یکی از عوامل موثر در زمینه خودکشی در میان افراد آلوده به ویروس ایدز است.
در ایران به دلیل هم مرز بودن این کشور با بزرگترین تولیدکننده مواد مخدر جهان (افغانستان) آمار نگران کننده تر به نظر می رسد .طبق آمارهای رسمی میزان مرگ و میر های ناشی از مصرف مواد مخدر حدود 50 هزار مورد در سال است که کارشناسان پیش بینی می کنند اگر اقدامی برای کنترل آن صورت نپذیرد این رقم به 200 هزار نفر در سال خواهد رسید، یعنی هر 5/2 ثانیه یک نفر به علت معتاد بودن جان خود را از دست خواهد داد.
تحلیل گران اجتماعی بر اساس پژوهش های انجام شده در خصوص اعتیاد معتقدند که 95 درصد معتادان قبل از اعتیاد سابقه مصرف سیگار داشته اند و 34 درصد معتادان نیز اولین مصرف سیگار خود را در میهمانی های خانوادگی یا دوستانه شروع کرده اند.
دکتر "مهران مولوی" کارشناس مسایل اجتماعی با بیان اینکه کاهش سرانه سن معتادین در کشور قشر جوان را به عنوان مهم ترین قربانی هدف قرارداده است به آمار نگران کننده ای اشاره کرده و اعلام می کند: تحقیقات نشان می دهد که 49 درصد قتلها ، 68 درصد درگیریهای منجر به قتل ، 50 درصد مرگ و میرهای ناشی از سوانح رانندگی، 20 تا 30 درصد خودکشی ، 52 درصد تجاوز به عنف، 62درصد از دعاوی و درگیری ها، 69 درصد از غرق شدگی ها، بیش از 50 درصد از همسرآزاری ها و 38 درصد کودک آزاری ها با مصرف مواد مخدر و الکل ارتباط دارد.
این جامعه شناس در خصوص راههای پیشگیری از اعتیاد می گوید: به نظر یکی از جرم شناسان برای پیشگیری از اعتیاد و یا هر پدیده ای دیگری در آسیب شناسی که ممکن است در سطح گسترده ای همه گیر شود سه واقعیت مهم "انسان اعتیاد پذیر" ، "محیط اعتیاد ساز" و "عامل اعتیاد زا" را باید مد نظر قرار داد.
وی می افزاید: در حال حاضر پیامدهای سوء مصرف مواد مخدر نیز به معضلات اعتیاد اضافه شده است .استفاده از سرنگ مشترک و انتقال بیماری های نظیر ایدز، هپاتیت و بسیاری از بیماری های عمومی دیگر از جمله این مشکلات است.
به گفته دکتر مولوی اعتیاد در شرایط کنونی محدود به یک طبقه اجتماعی خاصی نیست و حتی روستاها و مراکز فرهنگی نظیر مدارس و دانشگاه ها از این تهدید در امان نیستند لذا پیشگیری به روش قدیمی دیگر کارساز نخواهد بود.
این کارشناس مسایل اجتماعی تربیت دینی افراد، طراحی برنامه و ارایه الگو ممانعت از تولید عرضه و استفاده از مواد مخدر ،استفاده از روشهای جایگزین نظیر راه اندازی مراکز ورزشی و تفریحی برای پرکردن اوقات فراغت در مناطق آسیب پذیر و آگاهی عمومی از مجازات و پیامدهای قانونی استفاده از مواد مخدر را روشهای پیشگیرانه در خصوص جلوگیری از گسترش معضل اعتیاد درکشور می داند.
با توجه به اینکه ایران در جوار دو کشور بزرگ تولیدکننده مواد مخدر جهان یعنی افغانستان و پاکستان و در حاشیه منطقه معروف به "هلال طلایی" قرار گرفته و سالانه بیش از 3500 تن انواع مواد مخدر در این دو کشور تولید می شود ، کارشناسان بحث ترانزیت مواد مخدر در این منطقه را مورد بررسی قرار داده اند.
سرهنگ "قاسم رشید نژاد" معاون مبارزه با مواد مخدر فرماندهی نیروی انتظامی استان آذربایجان غربی می گوید: در دنیای کنونی امنیت در کشورها حرف اول را می زند و کشوری که موفق به تامین امنیت شود از لحاظ سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی پیشرفت خواهد کرد .در حال حاضر معضل اعتیاد تهدید کننده امنیت در همه کشورها است.
این مقام ارشد ناجا با تاکید بر اینکه هم اکنون قاجاق مواد مخدر در جهان 1500 میلیارد دلار چرخش مالی و 500 میلیارد دلار سود برای قاچاقچیان دارد ،اضافه می کند: این رقم درکشور به 1600 میلیارد تومان گردش مالی و 500 میلیارد تومان سود مالی می رسد.
به گفته وی نیروی انتظامی در سال گذشته 400 هزار نفر را در خصوص مواد مخدر دستگیر کرده و 230 تن انواع مواد مخدر کشف شده است.
رشید نژاد با اعلام اینکه در حال حاضر70 درصد از زندانیان کشور در رابطه با جرایم مواد مخدر دستگیر شده اند، تاکید می کند: علت افزایش مجرمین مواد مخدر در زندانهای کشور این است که هزینه جرم کم است.
وی معتقد است که به دلیل ویران کننده بودن مواد مخدر هزینه جرم باید بالا رود و قوانین در این خصوص تغییر یابد.
وی توضیح می دهد: توزیع کنندگان مواد مخدر "مرگ" را در شریان جامعه تزریق می کنند و توزیع مواد مخدر به معنی توزیع مرگ درجامعه است .به طور یقین می توان گفت که منشا همه معضل ها نظیر سرقت، فحشا و هر پدیده زشت دیگری ریشه در مواد مخدر دارد.
این مقام ارشد ناجا با این نگرش که هر معتاد هر ساله 3 نفر را به مواد مخدر آلوده می کند، می گوید :50 هزار معتاد به معنی 50 هزار آسیب است، در شرایط ما از حط قرمز رد شده ایم .امروز وقت شعار و گفتن و نوشتن گذشته و زمان مقابله و مبارزه با قاچاق مواد مخدر است.
رشید نژاد هم چنین با انتقاد از افرادیکه نسبت به عملکرد نیروی انتظامی معترض هستند ،تصریح می کند:نیروی انتظامی اگر کار نکرده چگونه 230 تن مواد مخدر کشف شده است.دستگاه های پیشگیری کننده باید جوابگو باشند که برنامه هایشان برای بازپروری و ترک اعتیاد چیست؟
وی می افزاید : در حال حاضر برای فرویش "پفک نمکی" تبلیغ زیادی می شود زیرا این محصول سود آور است در حالیکه با معضلی نظیر "مواد مخدر" که خانمانسوز است اینگونه برخورد نمی شود .در این خصوص یا برنامه ای وجود ندارد یا تعداد این برنامه ها زیاد نیست.
وی تصریح می کند : اگر سال گذشته 400 هزار نفر در خصوص مواد مخدر دستگیر نمی شدند امروز در سوپرمارکت ها به جای پفک نمکی مواد مخدر فروخته می شد.
معاون مبارزه با مواد مخدر فرماندهی نیروی انتظامی آذربایجان غربی در ادامه به تشکیل "ستاد بحران" برای حل معضل مواد مخدر در کشور تاکید کرده و می گوید: تا زمانی که اردوگاه بازپروری معتادین در کشور وجود نداشته باشد معتادین در خیابان سلامت جامعه را تهدید می کنند.
رشید نژاد با طرح این سوال که مگر هزینه ایجاد یک اردوگاه یا درمانگاه برای ترک مواد مخدر چقدر است؟ ادامه می دهد : ما نمی خواهیم که هتل بسازیم و نمای آن را گرانیت کنیم بلکه می خواهیم تقاضا را از جامعه حذف کنیم .مطمئنا تا زمانی که در جامعه تقاضا باشد عرضه هم خواهد بود و تا زمانی که عرضه باشد خطر هم وجود خواهد داشت.
رشید نژاد خاطر نشان می کند: ما قول می دهیم که به مدت یک هفته همه معتادین را از سطح شهرها جمع آوری کنیم ولی اگر جمع کردیم چه کنیم؟در برخی از موارد معتاد پس از دستگیری وقتی به دادگاه می رود، زودتر از سرباز نیروی انتظامی آزاد می شود.
وی تصریح می کند : تنها راه مقابله با معضل مواد مخدر ،بازنگری در قوانین برخورد با جرایم مواد مخدر است.
"محمد عباسپور" عضو کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی نیز می گوید: در بررسی های کمیسیون اجتماعی که با توجه به گزارشات نیروی انتظامی ، سازمان بهزیستی و همه ارگان های امنیتی و در گیر در این مبحث انجام شده ، مشخص شده است که 90 درصد عوامل مربوط به گرایش جوانان به مصرف مواد مخدر زاییده پدیده شوم "بیکاری" است.
وی ادامه می دهد : جوان دارای انرژی است و اگر این انرژی هدایت نشود ویرانگر خواهد بود.
وی گسترش ورزشهای همگانی در بین جوانان را یکی از راهکارهای کاهش گرایش به مواد مخدر در بین جوانان دانسته و می افزاید: مسولین کشور تا زمانی که بحث اشتغال زایی را سرلوحه برنامه های خود قرار ندهند و از آن غافل شوند ،در جامعه هم بحث تئوری های سیاسی و هم بحث تئوری های انحرافی و اجتماعی ایجاد خواهد شد.